به نام خدا
نماز و اخلاص
در سراسر نماز، قصد قربت شرط صحیح بودن آن است ، حتّى اگر حرکت یا کلمه اى از واجبات یا مستحبات نماز را براى غیر خدا انجام دهیم نماز باطل مى شود و اگر مکان نماز یا زمان آن را براى غیر خدا تعیین نمائیم نماز باطل است ، اگر حالتى که هنگام نماز به خود مى گیریم براى غیر او باشد نماز باطل است .
بنابراین عبادت بودن نماز مربوط به آن است که انسان هیچ گونه قصد غیر خدائى نداشته باشد و این قصد قربت از لحظه ورود به نماز تا پایان همچنان ادامه یابد.
ناگفته پیداست که انسان در لابلاى آن همه زرق و برق ها و جاذبه هاى زیاد اگر هر روز بتواند از همه چیز دل تهى کند و ریسمان معنوى روح خود را با ذات مقدّس او گره زند و چنان با او خلوت کند که راه نفوذ غیر را بگیرد، ارزش مهمى را به دست آورده است .
ما در نماز با گفتن ((ایّاک نعبد و ایّاک نستعین )) به عبودیّت و بندگى خالصانه اعتراف مى کنیم واین اخلاص را از خداوند مى خواهیم .
نماز، میزان سنجش ایمان
قرآن مى فرماید:((و انّها لکبیرة الاّ على الخاشعین ))(47) نماز بار سنگینى است مگر براى افراد خاشع .
بنابراین هرگاه احساس کردیم نماز براى ما سنگین است باید بفهمیم روح خشوع نسبت به پروردگارمان نداریم و رفتن خشوع زمینه بى تفاوتى و کبر است .
امام سجّاد علیه السّلام در دعاى سحر ماه رمضان که نامش دعاى ابوحمزه ثمالى است ، در ضمن مناجات هاى خود فلسفه سنگینى نماز را تحلیل مى کند و مى گوید:
خدایا! چرا هنگام نماز نشاط ندارم ؟
شاید مرا از درگاه خود رانده اى !
شاید بخاطر یاوه گوئى ها توفیقم کم شده !
شاید مرا صادق نمى دانى !
شاید رفیق بد در من اثر گذاشته و ...
به هر حال سنگینى نماز علامت خطر است .
نماز، درگاه لطف خدا
افراد دیگر غیر از خداوند، یا لطفى ندارند یا لطفشان ناچیز و محدود است ، یا لطف خود را به دیگران نمى رسانند و یا با هزار منّت ذرّه اى محبّت دارند و اگر لطفى کنند از بهره خودشان کم مى شود. امّا خداوند:
1- لطفش بى نهایت است .
2- باب لطف او همیشه به روى همه باز است .
3- دعوت به ورود هم کرده است .
4- از ورود دیگران در مدار لطفش شاد مى شود.
5 - مردم را بدون هدیه و رشوه و با دست خالى مى پذیرد.
6- رابطه با او و بهره گیرى از الطاف او نه زمان مى خواهد نه زمین ، نه واسطه مى خواهد، نه رابطه و نه هیچ شرطى دیگر، فقط صداقت قلبى کافى است . صادقانه به لغزش خود اقرار کنیم و به درگاه او رو آوریم .
نماز، تکرارى نیست ، تعمیق است
بر خلاف تصوّر بعضى که نماز را تکرار مى دانند، نماز نردبان ترقى است که هر چه بیشتر با حضور قلب خوانده شود بالاتر مى روى ، گرچه در ظاهر رکوع و سجودها تکرار مى شود ولى در حقیقت همانند پلّه هاى نردبانى است که موجب بالا رفتن معرفت و ایمان انسان مى شود.
به تعبیر دیگر این اعمال به ظاهر تکرارى ، همانند کلنگى است که براى حفر چاه مى زنند، کلنگ زدن در ظاهر تکرارى است ، امّا در واقع هر کلنگى که مى زنید به عمق بیشترى مى روید ویک قدم به آب نزدیک تر مى شوید. به هر حال ، ظاهر نماز تکرارى است ، امّا در واقع عمق بخشیدن و پرواز است .
نماز و طبیعت
نماز تنها یک توجّه قلبى نیست ، بلکه عملى است همراه با مردم و با بهره گیرى از طبیعت . باید به آسمان نگاه کرد تا وقت نماز را شناخت ، به ستارگان نگریست تا قبله را شناخت ، به آب توجّه کرد تا پاک و مطلق و حلال و تمیز باشد، به خاک دقّت کرد تا براى سجده و تیمم شرائط لازم را داشته باشد.
رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله سحرها به آسمان و ستارگان نگاه مى کرد و فکر مى کرد و مى گفت :((ربّنا ما خلقت هذا باطلا))
پروردگارا! اینها را بیهوده خلق نکردى . آنگاه به نمازشب مى ایستاد.
فکر در طبیعت یکى از راه هاى خداشناسى است .
البتّه توجّه به طبیعت صحیح است نه غرق شدن در طبیعت . طبیعت ، آیه و علامت و فلش براى عبور است نه توقفگاه و غرقاب ، آب دریا براى آن است که کشتى روى آن برود، نه آنکه آب توى کشتى وارد شود و همه را غرق کند. خورشید براى آن است که انسان از نورش بهره گیرد نه آنکه به نورش خیره گردد و کور شود.
نماز و ادب
در اسلام به ما سفارش شده که در نماز با ادب بایستیم ، دست ها روى ران ها، بدن آرام ، نگاه ها به محل سجده ، لباس ها نو و تمیز، همراه با بوى خوش و معطّر. اگر با جماعت هستیم از سایرین جلو و عقب نیفتیم و خود را هماهنگ دیگران و مردم کنیم ، مقام امام را نگهداریم ، قبل از او کارى انجام ندهیم ، به رکوع یا سجود نرویم و بهتر است حتّى قبل از کلام امام ، ذکر نماز را به زبان جارى نکنیم . مجموعه این دستورالعمل ها روحیه ادب و اطاعت را در انسان تقویت مى کند، آن هم ادبى بر اساس ارزش هایى چون : شناخت ، محبّت ، تواضع و ادب در برابر کسى که اهلیّت دارد، نه تملّق و نه خودباختگى .
در حدیث است : کسى که سجده نماز را با سرعت انجام مى داد حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله فرمود: گویا کلاغى نوک به زمین مى زند.(48)
نماز و زنده کردن ارزشها
از مهم ترین ارزشهاى اسلامى ، عدالت ورزى و عدالت گسترى است . در نماز نیز عدالت و محبوبیّت اجتماعى دو شرط مهم براى امام جماعت است .
اگر مردم امامت شخصى را قلبا قبول نداشته باشند، ولى او خودش را همچنان امام جماعت قرار بدهد نمازش قبول نیست . همچنین براى کسانى که در صف اوّل نماز قرار مى گیرند، صفات وکمالاتى مطرح شده که این صفات خود یک نوع زنده کردن ارزش هاى معنوى است . یعنى در جامعه هرگروه که به عدالت و تقوى نزدیک ترند باید جلوتر ومحترم تر باشند.
نداى نماز از گهواره تا گور
هنگام تولّد نوزاد، اذان گفتن در گوش او سفارش شده و نیز هنگام دفن مرده نماز واجب شده است ، هیچ عبادتى از لحظه تولّد تا لحظه مرگ ، این چنین ملازم انسان نیست .
نماز، درمان مشکلات اجتماعى
قرآن مى فرماید:
((واستعینوا بالصبر والصلوة ))(49) از شکیبائى و نماز کمک بگیرید.
در حدیث مى خوانیم : که هرگاه حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و حضرت على علیه السّلام گرفتار مشکلات مى شدند به نماز مى ایستادند.
آموزش نماز مسئولیّت والدین است
تعلیم نماز در روایات از وظایف مهمّ والدین است . والدین باید فرزندان خود را از سه سالگى با بیان کلماتى از قبیل ((لااله الا اللّه )) آشنا کنند و کم کم او را آماده نماز نمایند.
خداوند به پیامبر مى فرماید:((وامر اهلک بالصلوة و اصطبر علیها))(50) به اهل خود فرمان نماز بده وپشتکار داشته باش .
قرآن در ستایش حضرت ابراهیم مى فرماید:((و کان یاءمر اهله بالصلوة ))(51)او اهل خود را به نماز فرمان مى داد.
لقمان هم به فرزندش سفارش نماز مى کرد: ((یابنّى اقم الصلوة ))(52)
عواقب اعراض از یاد خدا و نماز
نماز ذکر خداست وکسى که از ذکر خداوند اعراض کند زندگى نکبت بارى دارد:
((مَن اعرض عن ذکرى فانّله معیشة ضنکا))(53)
ممکن است بگوئید بسیارى اهل نماز نیستند ولى زندگى خوبى دارند، ولى باید به درون آنها سرى زد تا ببینیم آیا صفا وآرامش لازم را دارند یا نه ؟ در مشکلاتى که براى آنها پیش مى آید چقدر دستپاچه مى شوند و خودشان را مى بازند؟ باقى انسان ها را با چه دیدى مى نگرند؟ تقوى و عدالت چه جایگاهى نزدشان دارد؟ روحشان به چه چیز وابسته است ؟ به آینده خود چقدر اطمینان دارند؟ اضطراب وهیجان هاى روانى ، تزلزل خانوادگى ، ضعف اعصاب ، بدگمانى ، احساس غربت و تنهایى از درون ، فساد و فحشا، آمار جنایت ، فرار فرزندان از خانه ، بالا بودن آمار طلاق ، خودباختگى ، ترس و... در جامعه بى نماز بیشتر است یا با نماز؟
نماز و توکّل
در نماز بارها آیه مبارکه ((بسم اللّه الرحمن الرحیم )) را بر زبان جارى و به خود تلقین مى کنیم .
حرف ((باء)) در بسم اللّه رمز استمداد و توکّل است ،
با یاد او شروع کردن نشانه آن است که تنها از قدرت او کمک بگیریم و به او توکّل کنیم .
یاد او نشانه مهر او و عشق به اوست .
نماز و روح بزرگ
انسان در نماز خداوندى را حمد و سپاس مى کند که خالق تمام هستى است . سرچشمه تمام رحمت ها و برکات است . مالک روز قیامت است .
کسى که حمد و ثناى خود را نثار این وجود مقدّس با این خصوصیات مى کند هرگز حاضر نیست براى هر چیز پست و جزئى و در برابر هر قدرت ناچیزى ستایش کند.
زبانى که ثناگوى خالق هستى شد، دیگر تن به ثناگویى هر نالایقى نمى دهد. فراموش نکنیم که امام حسین علیه السّلام فرمود: کسى که وصل به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله باشد و از دامن زهرا علیها السّلام برخاسته باشد، بیعت یزید را نخواهد پذیرفت .
آرى ... ستایش او نه دیگران ،
ثناى او نه طاغوت ها،
ثناى او براى ربّالعالمین بودنش ،
الرّحمن الرّحیم بودنش ،
مالک یوم الّدین بودنش ،
دیگران چه و که هستند و چه قدرتى دارند که من ثناگوى آنها باشم ؟ به خصوص که مسلمان مى داند اگر ظالمى ستایش شود عرش خداوند به لرزه در مى آید.
بنابراین ثناى او، آنچنان روح بزرگى به ما مى دهد که دیگر حاضر به ثناى دیگران نمى شویم و این روح بزرگ را از نماز و حمد مى توان تحصیل کرد.
حیف که ما با توجّه نماز نخواندیم و مزه نماز را نچشیدیم .
نماز و الگوپذیرى
در نماز با گفتن ((صراط الذین انعمت علیهم )) از خداوند مى خواهیم که الگوى ما را کسانى قرار بده که مورد لطف تو هستند، تو را شناختند و به تو عشق ورزیدند، در راه تو گام برداشته و استقامت کردند و از تو جدا نشدند.
بر اساس آیه 69 سوره نساء کسانى که خداوند به آنها نعمت داده ، عبارتند از: انبیا و شهدا و صدیّقین و صالحان .
آرى نعمت واقعى همان ایمان و ارتباط با خداوند و گام در راه رضاى او برداشتن و در راه او فدا شدن است . نعمت هاى مادّى نصیب حیوانات هم مى شود((متاعا لکم ولانعامکم ))(54) مقام معنوى است که به انسان ارزش مى دهد.
.: Weblog Themes By Pichak :.